سعدی «پادشاه سخن»

سعدی شیرازی، یکی از درخشان‌ترین چهره‌های ادب فارسی، در قرن هفتم هجری می‌زیست و با آثار ماندگار خود چون بوستان و گلستان، نام خویش را جاودانه ساخت. او را «استاد و پادشاه سخن» و «شیخ اجل» خوانده‌اند، زیرا سخنش آمیزه‌ای از پند، زیبایی، و انسان‌دوستی است. سعدی نه‌تنها شاعری بزرگ، بلکه اندیشمندی عارف، جامعه‌شناس و روان‌شناسی تیزبین بود که ژرفای روح انسانی را با نگاهی لطیف و زبانی ساده بیان کرد.

زندگی سعدی

مشرف‌الدین مصلح بن عبدالله شیرازی، معروف به سعدی، در حدود سال ۶۰۶ هجری قمری در شیراز به دنیا آمد. دوران جوانی را در شیراز گذراند و سپس برای تحصیل به نظامیه‌ی بغداد رفت؛ یکی از بزرگ‌ترین مراکز علمی آن دوران. او در آنجا با علوم دینی، ادبیات عرب، فلسفه، و عرفان آشنا شد. پس از سال‌ها تحصیل، به سفرهای طولانی پرداخت و از شام، حجاز، هند، و دیگر سرزمین‌ها دیدن کرد. تجربه‌های او در این سفرها، بعدها در آثارش نمود یافت.

همه آثار سعدی که شامل شعر و نثر می‌شود، در کتابی به نام کلیات سعدی جمع‌آوری شده است؛ اما در این میان دو اثر او به نام‌های بوستان و گلستان در دو کتاب مستقل آمده‌اند. «بوستان» به نظم و «گلستان» به نظم و نثر مسجع تالیف شده‌اند. این دو اثر، همچون دیگر آثار سعدی، بسیار روان و ساده نوشته شده و نکات دستوری در آثار او به صحیح‌ترین شکل ممکن رعایت شده است.

بوستان سعدی

نخستین اثر سعدی، بوستان است که در سال ۶۵۵ هجری قمری نوشته شد. این کتاب به نظم (شعر) است و در ده باب تنظیم شده است؛ از جمله «عدل»، «احسان»، «عشق»، «تواضع»، «رضا» و «تربیت». سعدی در بوستان، با بیانی شاعرانه و اخلاقی، به تربیت انسان و ترویج فضیلت می‌پردازد.

در آغاز بوستان چنین می‌گوید:

بنی آدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار

این ابیات بیانگر روح انسان‌دوستی سعدی است. او به برابری انسان‌ها، شفقت، و عدالت باور دارد. از دید او، انسان باید نه‌تنها نیکی را بیاموزد، بلکه نیکی را زندگی کند.

در باب «عدل»، سعدی چنین پند می‌دهد:

به عدل اندر آرم زمین را نخست
که بی عدل، نتوان ملک آراست درست

در اینجا سعدی عدالت را پایه‌ی پایداری حکومت و جامعه می‌داند؛ اندیشه‌ای که تا امروز نیز معتبر است.

گلستان سعدی

یک سال پس از نگارش بوستان، سعدی گلستان را به نثر آهنگین و شاعرانه آفرید. این اثر، مجموعه‌ای از حکایت‌های کوتاه و آموزنده است که در میان آن‌ها اشعار زیبا و دلنشینی نیز آمده است. گلستان در هشت باب نوشته شده: از جمله «سیرت پادشاهان»، «اخلاق درویشان»، «عشق و جوانی»، و «تربیت».

نثر گلستان به‌گونه‌ای است که موسیقی درونی دارد؛ نه شعر است، نه نثر معمولی. سعدی در این کتاب با داستان‌های کوتاه و تمثیلی، پیام‌های اخلاقی و انسانی خود را بیان می‌کند.

برای نمونه، در آغاز باب اول می‌گوید:

منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت.
هر نفسی که فرو می‌رود ممدّ حیات است و چون برمی‌آید مفرّح ذات؛
پس در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی شکری واجب.

در این مقدمه، سعدی انسان را به سپاسگزاری و شکر پروردگار فرا می‌خواند؛ با بیانی لطیف، دقیق و شاعرانه.

در باب دوم «در اخلاق درویشان»  می‌گوید:

یکی از بزرگان گفت پارسایی را: چه گویی در حقِ فلان عابد که دیگران در حقِ وی به طعنه سخن‌ها گفته‌اند؟

گفت: بر ظاهرش عیب نمی‌بینم و در باطنش غیب نمی‌دانم.

هر که را، جامه پارسا، بینی

پارسا دان و نیک‌مرد انگار

ور ندانی که در نهانش چیست

محتسِب را درونِ خانه چه کار؟

سعدی شاعری است که میان عقل و عشق، دین و دنیا، و اخلاق و زیبایی تعادل برقرار کرده است. او در آثار خود هم به اصلاح اجتماع می‌اندیشد و هم به تهذیب نفس. از دید او، انسان کامل کسی است که در خدمت خلق باشد و از خودخواهی بپرهیزد.

در زمینه‌ی زبان و سبک، سعدی را استاد سادگی، فصاحت و ایجاز می‌دانند. سخنش روان و بی‌تکلف است؛ به‌گونه‌ای که برای همه‌ی طبقات جامعه قابل فهم است. همین سادگی و در عین حال عمق معناست که آثارش را جاودانه کرده است.

سعدی شیرازی، شاعر خرد و انسان‌دوستی، با قلم خود درسی جاودانه به بشریت داد: نیکی، عدالت، و مهرورزی. آثار او تنها میراث ادبی نیستند، بلکه راهنمای زندگی‌اند. در روزگاری که جهان پر از خشونت و بی‌عدالتی است، پیام سعدی همچنان زنده و تازه است:

تو کز محنت دیگران بی‌غمی
نشاید که نامت نهند آدمی

این بیت چکیده‌ی فلسفه‌ی انسانی سعدی است؛ دعوتی به همدلی، هم‌دردی و نوع‌دوستی که قرن‌هاست از شیراز به گوش جهانیان رسیده است.